نخستین جلسه کارگاه سنت زردشتی در ایران روزگار اسلامی در تاریخ شنبه ۱۸ دیماه برگزار شد. جلسات دوم، سوم و چهارم این نشست در روزهای ۲۲، ۲۵ و ۲۹ دی برگزار خواهد شد.
آقای دکتر دالوند سخن خود را با اشاره کوتاهی به تعریف سنت زرتشتی و تغییر و تحولات جامعه تا امروز شروع کردندو چنین ادامه دادند:
سنت زرتشتی محتوای تداوم میراث زرتشتی تا امروز است. تصویری که تا سده سوم و چهارم از جامعه زرتشتی در ذهن جامعه ایرانی ساخته میشود، در دورههای بعدی بازتولید میشود؛ در دورههایی هم این سنت به هند منتقل میشود و به کمک محققان زبانشناسی هندواروپایی و مطالعات ایرانشناسی بازخوانی میشود. باید توجه داشت که هدف غایی متون بازمانده از ایران باستان، تنها نگهداشتن زبان نبوده است، در این متون همان سنت کهن زرتشتی حفظ شده است که نباید به دلیل توجه مطلق به مطالعات زبانی از آن غافل شویم. بازگشت به سنت زرتشتی، افقی نو را در مطالعات این دین ایرانی خواهد گشود و هر نوع مطالعه این سنت، به منزله تجلیل از جامعهای است که این سنت را در فراز و نشیب تاریخ برای ما حفظ کرده است.
وی اهداف بازگشت به سنت را چنین برشمرد: ۱) پیوند متون و تاریخ؛ ۲) تأکید بر قرآئت تاریخی دین؛ ۳) شناخت دقیقتر متون به اعتبار پدیدآورندۀ آنها
جهت ورود به سنت مقدماتی لازم است که عبارتاند از: مطالعۀ تاریخ کیش زرتشتی و تحولات آن در روزگار اسلامی؛ شناخت کانونهای زرتشتینشین و تحولات آنها؛ شناخت هیربدستانها و مراکز تعلیمی؛ شناخت دودمانهای موبدی و خانوادههای بزرگ؛ بررسی متون بر اساس زمان، مکان و پدیدآورندگان.
هدف این چهار جلسه کارگاه شناخت کانونهای زرتشتینشین و تحولات آنها برشمرده شد که عبارت اند از کانونهای فارس و بغداد، شیز، ایران مرکزی و تبرستان، خراسان و فرارود، سیستان و نیز کانون کرمان و یزد.
دالوند سخنرانی خود را با شرح وضعیت زرتشتیان در کانون فارس و بغداد ادامه داد.
از سدۀ پنجم هجری به بعد ما هیچ اطلاعی از زرتشتیان فارس نداریم. پس از تسلط مسلمانان بر فارس و به ویژه شهر مهم استخر، ستیز دینی و فکری در این مرکز آغاز شد که حدود ۴۰۰ سال به طول انجامید. بجز استخر، دارابگرد، کوره اردشیر و شهرگور و فیروزآباد، کوره شاپور یا کازرون و کوره قباد از دیگر مراکز مهم استقرار زرتشتیان در اوایل دورۀ اسلامی بوده است که به مدد کتب تاریخی، اطلاعات اندکی از آنها و به ویژه وضعیت تغییر و تحولات جامعۀ زرتشتی در این شهرها به دست میآید. به نظر میرسد بعد از مرکزیت یافتن شهر شیراز در دورۀ اسلامی به عنوان مرکز سیاسی و فرهنگی استان فارس، زرتشتیان استخر، دارابگرد و اردشیرخوره به شیراز رفتند و زرتشتیان کوره قباد نیز به زرتشتیان کوره شاپور پیوستند.
تسلط آلبویه بر فارس، فرصتی به زرتشتیان فارس داد تا مجدد جامعۀ خود را بازسازی کنند، اما این موقعیت موقت تا پایان دوره آلبویه بیشتر ادامه نیافت. در این دوره بر اساس متون مختلف تاریخی و نیز متون فارسی میانه زرتشتی میبینیم که نخبگان و روحانیان زرتشتی راه آرامش و پرداختن به امر تدوین متون دینی را در پیش گرفتند و در بستر شریعت دینی، پناهگاهی امن را برای سنت کهن زرتشتی پدید آوردند. اگر این شرایط در این زمان خاص به وجود نمیآمد، با توجه به فضای آن زمان فارس و رشد فرقههای صوفیه در آن دوره، بعید نبود که گروه زرتشتیان فارس نیز به تمامی به فرقههای صوفیه بپیوندند.